شایلینشایلین، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

نی نی ناز مامان و بابا

نه ماهگی

سلام شایلین طلای مادر نه ماهگیت مبارک                         عزیز دلم بسلامتی امروز (27 بهمن ماه) وارد ماه نه شدیم خدا رو شکر خدا رو هزاران بار شکر تونستیم این مسیر رو بسلامتی پشت سر بزاریم خیلی خوشحالم روزا داره میگذره و منم دارم نزدیکتر میشم به در اغوش کشیدنت حسابی دلتنگتیم من و بابایی شایلین عزیزم ...
27 بهمن 1391

سرما خوردگی

سلام گل مامان خوبی خانومی؟؟؟ من اصلا خوب نیستم                                   دیشب (12 بهمن) گلو درد شدید گرفتم نصف شبی مجبور شدیم سه نصف شب با بابایی بریم دکتر آقای دکترم دو تا آمپول برام نوشت و با شربت و قرص                                             گلوم خیلی درد میکنه مریضی خودم خیلی مهم نیست گلم بیشتر نگران تو هستم خدایی نکرده مریضی من باعث ضعیف شدنت نشه تو حسابی اون تو به خودت برس نفس ط...
12 بهمن 1391

33 هفتگیت مبارک

سلام طلای من امروز (10 بهمن) بسلامتی وارد هفته 33 شدی عزیزم.                                      خیلی خوشحالم و حسابی هم منتظر که ببینمت گل مادر. دخمل طلا تکوناتو قشنگ از رو شکم میتونم ببینم. خیلی حس عجیب و در عین حال جالبیه. میدونم بعدا دلم حسابی برای این روزا و این لحظات و این تکونا تنگ میشه. دوست دارم بسلامتی بیای بیرون ولی خوب این که تو وجود منی و تکوناتو حس میکنم هم خیلی لذت بخشه عزیزم. راستی امروز مامانی و بابایی و خاله عصری برگشتن تبریز. خیلی کوچولو پیشمون بودن ولی همونم...
10 بهمن 1391

مهمونای گل

سلام گل مادر خوبی نفسم؟؟؟ مامانی خیلی خیلی خیلی خوشحالم الان مامانی جون زنگ زد (8 بهمن)، بهم گفت میخوان بیان اصفهان یه دنیا خوشحال شدم گل مادر. خیلی دلم براشون تنگ شده بود. خدا کنه بسلامتی بیان و برگردن.   ...
8 بهمن 1391

هشت ماهگی

سلام گل مادر هشت ماهگیت مبارک عزیز دلم من و تو بسلامتی هفت ماهه کامل رو پشت سر گذاشتیم و امید به خدا امروز (27 دی) وارد ماه هشتم شدیم.                                       خیلی خوشحالم دخترم، گل دخترم، طلای من راستی شیطون مامان تکونات خیلی شدید شده عزیزم شبا تو خواب نمیزاری بخوابم مامی جون همش در حال وول خوردنی، خیلی مواقع هم که در حال سکسکه کردنی عزیزم. نمیدونم پس تو کی استراحت میکنی گل مامان؟؟؟؟ عزیز دلم ایشالا زمان باقیمونده روهم بسلامتی پشت سر بزاریم. من که مشتاقانه منتظر بغل گرفتنتم ...
25 دی 1391

اتلیه

سلام گل مامان خوبی نفسم؟؟؟ دخمل طلای مادر من و بابایی امروز (15 دی) رفتیم آتلیه و کلی عکس گرفتیم مامانی. البته شما هم تو تموم عکسا بودی گلم (البته تو شیکم مامانی) ایشال وقتی بدنیا اومدی سه تایی میریم بازم کلی عکس دیگه میگیریم نفس مامان.                                                          ...
15 دی 1391

یک کیلو و نود و هشت گرم

سلام نازنین من خوبی گلم؟؟؟ عزیز دلم من و بابایی امروز عصری (11 دی) قرار بود بریم تو رو ببینیم. دل تو دلم نبود نفسم، خیلی استرس داشتم.   نگران بودم خدایی نکرده وزن نگرفته باشی خوب عزیزم. ولی وقتی آقای دکتر سونو کرد گفت دخملت حسابی وزن گرفته شکر خدا، و خیالمونو راحت کرد. آقای دکتر بهمون گفت گل دخملمون وزنش یک کیلو و نود و هشت گرم. قربونت بشه مادر، ایشالا همیشه سالم و تندرست باشی عزیزم. ...
11 دی 1391
1